در این مقاله بررسی میکنیم که چطور گوشیهای هوشمند به ابزاری قدرتمند برای عکاسان خبری و نیز عموم مردم تبدیل شده است تا نوری بر نقاط مهم و پر دردسر جهان بیافکند.
شش سال پیش جان دی مک هو (John D McHugh) ، در ماموریتی برای عکاسی در قندهار افغانستان به سر میبرد. این درست زمانی بود که از کشورش، مستقیم و یکراست به مکانی بدون پوشش مخابرات رفت و این دنیایی از فرصتها را گشود.
او میگوید: “من توانستم بیرون بروم و از گشتزنی پلیس عکس بگیرم و بفرستم.” او اضافه میکند: “گوشی هوشمند قطعاً ابزاری ارزشمند در انبار مهمات شماست و امروزه پذیرفته شده اند. وقتی من شروع به عکاسی با آیفون کردم بسیاری از مردم پوزخند زدند و این کار را قبول نداشتند و گفتند من شأن عکاسی را تقلیل میدهم و آن را به سمت یک چیز بی ارزش سوق میدهم.”
نقش گوشی های هوشمند در تعارض
فیل هچر مور* (Phil Hatcher-Moore) عکاس رپرتاژ خبری دیگری است که معتقد است گوشی موبایل نقش مهمی دارد و در شرایط خاص میتواند از دوربین DSLR برای عکاس مفیدتر باشد.
این عکاس بریتانیایی در سودان جنوبی، فجایع بشری که پس از سالها جنگ در منطقه رخ داده را ثبت میکند و نیز به عنوان بخشی از پروژهای بزرگتر به تغییر مکانهای اجباری مردم میپردازد تا نقاطی از جهان را که از دید بولتنهای خبری اصلی و مهم جهان پنهان ماندهاند ثبت کند.
او میگوید: “گاهی گرفتن یک دوربین DSLR بزرگ در مقابل صورتتان همه انرژی و پویایی صحنه را برهم میزند. در عوض با یک گوشی هوشمند کوچک میتوانید از افراد در حالتها و نورهای متفاوت عکاسی کنید. حتی در فقیرترین نقاط جهان میتوان افرادی با گوشی هوشمند یافت. گوشی ابزاری است که آنها هم، با آن در ارتباطاند. بنابراین با عکاسی کردن بوسیله گوشی میتوانید اعتمادشان را جلب کنید زیرا آنها درکی از این ابزار دارند.
او اضافه میکند: ” یک نکته امنیتی بسیار حساس هم وجود دارد: در جایی که من کار میکنم همراه داشتن یک دوربین بزرگ سؤالات زیادی ایجاد میکند در حالی که با یک گوشی دسترسی شما به جاهای مختلف بیشتر و راحت تر میشود.”
مک هو عکاسی که جوایز متعددی برای کارهایش دریافت کرده است و در سال 2007 به سبب شلیک گلوله در سینهاش به شدت آسیب دید، با این نظر موافق است: “در جاهایی که به راحتی اجازه داشتن دوربین DSLR را به شما نمیدهند، میتوانید با گوشی تان عکس و فیلم بگیرید. امروزه من بخش زیادی از عکسهایم را با گوشی هوشمند میگیرم.”
او میافزاید: “بزرگترین مزیت گوشی هوشمند این است که همیشه آن را به همراه دارید. گوشی کوچک است.”
او به این نکته اشاره میکند که ” این عکسها هرگز از نظر کیفیت با عکسهای دوربین DSLR قابل رقابت نیستند اما برای مستند سازی روزانه عالی هستند. مستند سازی ربطی به دوربین ندارد بلکه به شخصی که پشت دوربین و لنز ایستاده است مربوط میشود. مهم است که به یاد داشته باشیم یک گوشی هوشمند در دست یک عکاس حرفهای بسیار متفاوتتر از گوشی هوشمند در دست مثلاً مادر من به کار گرفته خواهد شد.”
او به عنوان یک خبرنگار و فیلمساز میگوید: “بزرگترین ارزش گوشیهای هوشمند دقیقاً همین است که هر کسی یک گوشی دارد. به همین سبب میتوان در مناطقی که از دسترسی رسانهها محروم شدهاند با ایمنی خوبی عکس و فیلم تهیه کرد.
چند سال پیش مک هو سایت verifeyemedia.com را تأسیس کرد. یک آژانس خبری که به دنبال جمع آوری و بازبینی تصاویر و ویدیوهای شاهدان عینیِ وقایع است. تصاویری که توسط افراد حرفهای یا مردم عادی گرفته شده باشند و بابت این تصاویر و محتواها به افراد فرستنده دستمزد پرداخت میکند.
او میگوید مکانهای بسیاری واقعاً از دسترس روزنامه نگاران حرفهای خارجاند و حضور خبرنگاران در آن نقاط با محدودیت مواجه است. مثالی از این مناطق جزیره نووا است که استرالیا از آن به عنوان مرکز بازداشت مهاجران غیرقانونی استفاده میکند. به موازات کار در کانال 4 تلویزیون بریتانیا، رسانه Verifeye قادر بود برخی مهاجران را ردیابی کند و به آنها فرصت دهد تا ویدیوها و تصاویری از زندگیشان را به اشتراک بگذارند.
مک هو میگوید: ” بدون گوشی هوشمند، این داستان ها گفته نمیشدند.”
به همین ترتیب جاهایی هم در افغانستان وجود دارند که کاملاً از نظر ورورد خبرنگاران و رسانهها با محدودیت مواجهاند، زیرا بسیار خطرناک شدهاند. اما با گسترش گوشیهای هوشمند ممکن است بشود فردی محلی را یافت که بتواند آنچه در حال رخ دادن است را ثبت کند و به جهان وسیع تری بفرستد.
میراث کداک در رپرتاژ
از خیلی جهات پیدایش عکاسی با گوشیهای هوشمند بازتاب پیدایش دوربینهای کامپکت (قابل حمل) است که پیشگام آن در حدود یک قرن پیش جرج ایستمن بنیانگذار کداک بوده است. قبل از دستاورد او، گرفتن مجموعهای عکس بیشتر از دستمزد سه سال کار خرج بر میداشت و باربری لازم بود تا همه ابزار و ادوات عکاسی را حمل کند. ایستمن بسیار مشتاق بود که عکاسی را برای همه، نه فقط حرفهایها و نه فقط مردان که برای زنان هم قابل دسترس کند. ایدهای جدید پیامد این اشتیاق او بود. اراده او افسانهای بود. اوایل در طول روز در بانک کار میکرد و شبها تجهیزات عکاسی را آزمایش میکرد. یکبار حین آزمایش و کار با مواد شیمیایی آشپزخانه مادرش را منفجر کرد. پشتکار او بی فایده نبود و نتیجه آن دوربین برونی کداک بود. این دوربین در ابتدا مختص کودکان بود و برای آنها طراحی شده بود اما به شدت در میان جمع وسیعی از مردم نیز محبوب شد.
“شما دکمه را فشار دهید ما بقیه کارها را انجام میدهیم” شعار تبلیغاتی معروف ایستمن بود. ایستمن به عنوان یک فرد دوراندیش این مفهوم قدرتمند امروزی را یعنی گذاشتن دوربین در دستگاهی که کسی بدون آن خانه را ترک نمیکند، درک میکرد.
در طول قرن بیستم کداک در بسیاری از لحظات به یادماندنی جهان حضور داشت و این لحظات را ثبت کرد و تبدیل به فیلم منتخب عکاسان جهان شد.
عکس پرتره بسیار معروف دختر چشم آبی افغانستانی در سال 1984 توسط استیو مک کوری با فیلم کداک گرفته شده است.
کارول کوزی در سال 2000 عکس پسری در آلبانی که به حصاری از سیم خاردار فشرده میشود را با فیلم کداک گرفت. عکسی که برنده جایزه شد.
وقتی جان گلن در سال 1962 به عنوان اولین امریکایی در فضا دور زمین چرخید، فیلم کداک واکنش او را وقتی با سرعت 17 مایل در ساعت سفر میکرد ثبت کرد.
عکس معروف دیگری هم با فیلم کداک ثبت شده است، عکسی است که روز بعد از مراسم اسکار گرفته شده است که درآن (بازیگر) Faye Dunaway، نامرتب و در لباس شب در کنار استخری لمیده و اسکاری که برای بهترین بازیگر زن گرفته است روی میز قرار دارد. روزنامههای صبح کف زمین پراکندهاند.
کداک به راه خود ادامه داد تا در طول دوران طلایی خود میراثی عمیق بنیان نهاد. زمانی که عکاسان گل سرسبد روزنامه نگاری بودند. آنها در مجلاتی چون لایف و نشنال جئوگرافیک با دهها رول فیلم در کیف و صرف هزینههای نامحدود پرسه میزدند.
چرا عکس خوب هنوز مهم است؟
آن روزها متاسفانه رفتهاند اما عکاسی خبری خوب همان طور که مک هو میگوید هنوز با ارزش و مهم است.
عکاسی مستند، عکاسی خبری و رپرتاژ فوق العاده مهماند. اگر به آتش سوزی اخیر لندن نگاه کنید عکسهای منتشر شده از این واقعه میتوانند در تاریخ ثبت شوند. مشکل اینجاست که تقریباً غیر ممکن است بتوانید از آنها درآمد کسب کنید. زیرا قیمتی که بر عکاسی گذاشته شده تا حد زیادی کاهش یافته است.
مک هو که با الهام از عکاسان دوره جنگ ویتنام مانند لری باروز رشد یافته است میگوید: در آن زمان به عکاسان میگفتند بروید و روی داستانی که میخواهید بگویید کار کنید و مقالات عکاسی خوب و پر قدرتی تهیه کنید. عکسها در ابعاد بزرگ چاپ میشدند. مانند آنچه در مجله لایف چاپ میشد، همراه با زیرنویسهایی که توضیح میداد چه رخ داده است. اما همچنان عکسها بودند که بر فضای مجله و مقالات عکاسی و گزارشهای خبری غالب بودند. این چیزها امروزه تغییر کردهاند و این نوع مجلات از بین رفتهاند.
اشتباه است بگوییم دیگر قدر عکاسی را نمیدانند. در حقیقت به لطف اینترنت از تجدید حیات عکاسی دوباره لذت میبریم.
اگر به اینستاگرام سری بزنید میبینید که کاملاً بر اساس عکس و عکاسی بنا شده است. قدرت عکاسی در دنیای دیجیتال غیرقابل انکار است. بسیاری ارتباطات در این دنیا به صورت تصویری اتفاق می افتد.
برای هچر مور که از سه سال پیش در جنوب سودان کار میکند تا بحران پناهندگان را ثبت کند و فجایع انسانی از زمان شروع دوباره جنگ در منطقه را پوشش دهد، اینستاگرام ابزار قدرتمندی است. او میگوید: “اینستاگرام به عکاسان قدرت میدهد تا مقالهای تصویری از عکسهایشان خلق کنند. این کار کمک میکند تا فضا و زمینهای عمیقتر نسبت به توضیحهای روزنامهها ارائه دهند و داستانهای مهمتر و بزرگتری بگویند.”
او میگوید: “اینستاگرام به من امکان میدهد تا درباره موضوعاتی گفت وگو کنم که لزوماً در جریانهای اصلی انتشار خبر توجه زیادی به آنها نمیشود. زمینه اتفاقات در آنچه من انجام میدهم بسیار مهم است. هر عکس با زیرنویسی همراه است که موقعیت را توصیف میکند و آنچه در عکس در حال رخ دادن است را میکاود تا بینش عمیقتری حاصل شود.
او میگوید “در دنیای پسا واقعی امروز جهان خبرهای جعلی و حقایق جایگزین، عکاسان رپرتاژهای خبری نقش مهمی بازی میکنند. آنچه که ما اغلب انجام میدهیم این است که با تکیه بر اعتبارمان داستانهایی را به یاد میآوریم و میگوییم. یک تصویر تنها هم قدرتمند است اما من دوست دارم فکر کنم میتوانیم به صورت متفاوتی عمل کنیم و همه داستانها را به یاد بیاوریم. بنابراین به جای فقط یک عکس میتوانیم چیزهایی را به یاد بیاوریم که آنچه رخ داده را با دقت و جزییات بیشتر شرح دهد. “زیرنویسها در اینستاگرام چنین کاربردی دارند.
او میافزاید مطمئن نیستم اما اعتقاد دارم که یک عکس میتواند جهان را تغییر دهد و تصاویر ثبت شده میتوانند گفت و گویی را آغاز کنند. نقش ما این است که مطمئن شویم در این گفت و گو آگاهی وجود دارد و تلاش کنیم بحثها و روشها و چیزهایی شبیه آن را برانگیزیم.
و در آینده به احتمال زیاد چنین بحثهایی با عکسهایی که توسط گوشیهای هوشمند گرفته شده دنبال خواهد شد. هر گزارش خبری شامل فیلم یا عکسهایی خواهد بود که توسط مردمی که شاهد عینی وقایع بودهاند تهیه شده و گوشیهای هوشمند به ثبت کنندههای تاریخ.
تبدیل خواهند شد.
منبع: سایت کداک
*عکسهای این مقاله از سودان جنوبی توسط فیل هچر مور و با گوشی هوشمند ویژه عکاسی کداک یعنی KodakEktra گرفته شده است.